جدول جو
جدول جو

معنی چس ناله - جستجوی لغت در جدول جو

چس ناله
(چُ لَ / لِ)
در اصطلاح عامه، نالۀ دروغین بمزاح و شوخی. آه و نالۀ ساختگی، برای جلب توجه یا جلب ترحم. ناله از روی ناز
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چِ لَ / لِ)
چهل ساله، مرد یازنی که چهل سال از تاریخ ولادتش گذشته است. هرکس چهل سال عمر کرده باشد. مرد یا زن چهل ساله:
دگر آنکه گفتی که چل ساله مرد
ز برنا فزونتر نجوید نبرد.
فردوسی.
، هرآنچه از عمر وی چهل سال گذشته باشد. (ناظم الاطباء). هر چیز که چهل سال برآن گذشته باشد
لغت نامه دهخدا
(چَ لَ)
دهی از بخش زرین آباد شهرستان ایلام که در 24 هزارگزی جنوب خاوری پهله، کنار راه مالرو دهلران واقع است. کوهستانی وگرمسیر است. 50 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه میمه. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ لِ)
دهی از دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان که در 10 هزارگزی خاور لنگرود کنار دریا واقع است. جلگه و مرطوب است و 402 تن سکنه دارد. آبش از چاه. محصولش لبنیات. صیفی و ماهی. شغل اهالی زراعت و صیدماهی و راهش اتومبیل رو است. این آبادی در گذشته اهمیت بیشتری داشته فعلاً دایرۀ گمرک و شیلات و انبارهای نفت در اینجاست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ / لِ)
ناله نمودن در شب. شب هنگام ناله کردن:
به شب نالۀ تلخ زندانیان
به قندیل محراب روحانیان.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ لَ / لِ)
آنکه با دیگری نالد. (یادداشت مؤلف). روضه خوانها می گویند: خواهر، با زهرا همناله شو. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر ناله
تصویر پر ناله
پر آه پر انین
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی طناب که از الیاف گیاهی خاص، به نام گاله درست شود
فرهنگ گویش مازندرانی